من ده سال باتمام ظلمایی که مادرشوهرم بهم میکردمثل احمقاروزه سکوت میگرفتم اون هی وحشی وحشی ترمیشدهرسال ازسال قبلش بدترمن به امیدخوب شدنش سکوت میکردم ولی اصلافایده نداشت شوهرمم همینطورجرات نمیکردم حرف بزنم یه بارفقط یه بارجلوشون دراومدم شوهرم الان جزچشم هیچی نمیگه مادرشوهرمم مثل گربه های مظلوم صداش درنمیادالبته این راهکاربراخانومای مظلوم که گیرخانواده شوهربدافتادناتاهرزمان سکوت کنی ومظلوم باشی خاروبی عزتی این واقعابهم ثابت شدالان مادرشوهرم جرات نداره پاشودرخونم بزاره که سگ دنبالش میکنم ازچندقدمی من جرات نداره ردبشه تااین حدترسوندمش حقش چون ده سال خیلی زیادبودبرازجردادنم اونم یه کارایی که بگم ازتعجب خشکتون میزنه 😤😤
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید
من هم زندگی خواهرام رو دیده بودم که مظلوم بودن رویه ام رو عوض کردم از همون یکی دوسال اول . هم جواب مادر شوهرو دادم هم شوهرمو الان هردوشون هی قربون صدقم میرن 😂😂😂 شوهرمم مثل چی حرف گوش کن شده
حال چرا برا خودت هم سلیطه بازی در میاری . برا خودت احترام قائل شو گلم تو کلامت مواظب باش ... چاقو میخوای بکشی مواظب باش تیزیش طرف خودت نباشه
این مرگ نیست که انسان باید از آن بترسد بلکه باید از این بترسد که هرگز زندگی را آغاز نکندانسان تا زمانی که از مرگ بترسد نمیتواند چیزی را در اختیار داشته باشدپس من ترجیح میدم مرگی با معنی داشته باشمتا یک زندگی بدون معنی