خب فیلمو اوردنو ما نگاه میکردیم ۱ هفته ی دقیق من همش فیلمو میزاشتم نگاه میکردم خوشم میومد تازگی داشت،یادتونه اون موقعه برنامه ی اجتماعی بود به نام بی تالک،خب داشتم دورو ورمو سرچ میکردم دیدم بله یه قیافه ی آشنا اومد بالا منم گفتم بزار یکم ر به سرش بزارم اون که منو نمیشناسه
خلاصه سلام و احوال پرسی و اینا بعد گفتم دوست بشیم گفت نه من فلانم نمیخام بدم میاد از این حرفا
بعدش موقعه خداحافظی گفتم خوب میرقصی آقای ــــــــ
گفت تو منو از کجا میشناسی خلاصه از اون اصرار از من انکار چند روز گذشت و همش التماس که بگو کی هستی
- بلاخره بعد از چند روز گفتم که خواهر دوستتمو اینا فقط خواستم بگم خوب میرقصی بین خودمون باشه
- اون اینجوری شده بود😨
- گفت مگه فلانی خواهر مجرد داره
خلاصه گفت تو هم مثل واهرمی بین خودمون میمونه این حرفا منم گفتم بخدا قصدی از پ نداشتم گفتم فقط تشکر کنم از رقصیدنتون توی عروسی(یکی نبود بهم لگه به تو چه)
هستین بگم
رفتین من داشتم با دیوار میحرفیدم
بی معرفت ها به بهشت نمیروند
بگو
من يه دقه رفتم آب بخورم
اره دیگه همین به ذهنم رسید
من هدفم اذیت کردنش بود
خلاصه خداحافظی کردیم من بهش گفتم داداشی اون به من آجی تا چند روز پیداش نشد توی بیتالک
ولی ۱بار اومد سراغ داداشم رفتن بیرون
منم از سرکار داشتم میومدم از کنار من زدن رفتن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
14 ثانیه پیش
14 ثانیه پیش
14 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
