2733
2734
عنوان

هیچوقت دلم با خواهرم صاف نمیشه💔

1728 بازدید | 101 پست

باردار بود تو شهر غریب

دو هفته مونده بود ب زایمانش

من با اینکه خونه هیشکی راحت نیستم ولی بلند شدم رفتم پیشش که کمک حالش باشم

کارای خونشو انجام میدادم   ظرف شستن تمیزکاری مرتب کردن و ...

تا یک هفته بعد از زایمانش پیشش موندم و واقعا از هیچ کمکی دریغ نکردم

شبا باهاش بیدار میموندم

آروغ بچه رو میگرفتم و ....

بعد یه بار تو اتاق بودم فک کردن خوابم و هی پشت سرم حرف میزدن خودشو شوهرش

میگفتن کاشکی نمیومد

بجای اینکه کمک بده فقط میخوره و میخوابه

 عوض کمک دادن فقط رو اعصابمونه و....

کلا انقد حرفای بدی زد  ک یاداوریش عذابم میده💔

من اونروز انقد دلم شکست ک فقط اشک میریختم

و با گریه از خونشون رفتم

عزیزم خیلی سخته خودتو درگیر کینه نکن

ولی تا حالا دو نفر اومدن یه روز خونه ی من برای کمک وقتی ام رفتن به عالم و آدم گفتن ما کمک کردیم چه کردیم چه نکردیم ولی واقعا ریدن به زندگیم و رفتن 

اگر در مسائل بارداری و مادری و کودکان نظر میدم چون تجربه سه بارداری و فرزند داری دارم ، شما هم اگر تجربه ندارید بهتره مامانارو نگران نکنید الکی 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خودشم فهمید ؟

زیادی کمک کردی.

همون روز زایمانش میرفتی

اقای تعمیرکار سرکوچه، با اون چشای نافذ،هی با خودم میگفتم این لنتی ام ک ما روش کراشیم هیچ وقت مغازه اش باز نیس.اخر ی بار ب هوای ماشین ازت پرسیدم، گفتی داریم ساختمون میسازیم ،سر اونم ...چقدم مهربون گفتی🥹 .کوفتت شه خو بساز و بیا در مغازه نمیگی ی موقه یکی روت کراشه دلش تنگ میشه ؟😭
2742

ای باباااا همه اینطورین ناراحت نباش

مامانم خالم بچش به دنیا اومدنی رفت موند پیشش چمد روز که کمکش کنه منم بچه بودم باهاش رفتم روز سوم خالم گفت پاشین براتون آژانس بگیرم برگردین برین خونتون پول کرایه ماشینتونم حساب میکنم فقط برین

اشکال نداره هورموناش بهم ریخته بود

هرمونای شوهرشم بهم ریخته بود؟؟ این خواهر اگه عقل داشت جلوی شوهرش بد خواهرشو نمی‌گفت

فقط 10 هفته و 6 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
دعا کنید منم مامان بشم💜🥲 «« این امضا توی تاریخ۱۴۰۲/۹/۱۶ برای همیشه و به اذن خدا تغییر کرد»»ومن به لطف خدا باردار شدم😭😭😭 ... از خدای مهربونم می‌خوام دامن همه ی منتظرا رو سبز کنه 🥺🌱✨میشه برای شنیدن صدای قلب نی نی شیطونم و سالم بودنش دعا کنی ؟؟🥺💜✨ توی تاریخ ۱۰/۸صدای قلب نازشو شنیدم برای همه این لحظه رو می‌خوام 😍♥️🌿 تاریخ ۱۱/۱۲رفتم سونو آن تی یه پسمل شیطون بودو همه چیز عالی بود ♥️😍🤍
2740

تا ده روز و بس. در حدی ک ی جورایی وظیفه مادرتو انجام داده باشی

اقای تعمیرکار سرکوچه، با اون چشای نافذ،هی با خودم میگفتم این لنتی ام ک ما روش کراشیم هیچ وقت مغازه اش باز نیس.اخر ی بار ب هوای ماشین ازت پرسیدم، گفتی داریم ساختمون میسازیم ،سر اونم ...چقدم مهربون گفتی🥹 .کوفتت شه خو بساز و بیا در مغازه نمیگی ی موقه یکی روت کراشه دلش تنگ میشه ؟😭
هرمونای شوهرشم بهم ریخته بود؟؟ این خواهر اگه عقل داشت جلوی شوهرش بد خواهرشو نمی‌گفت

خدا نکشدت 

اقای تعمیرکار سرکوچه، با اون چشای نافذ،هی با خودم میگفتم این لنتی ام ک ما روش کراشیم هیچ وقت مغازه اش باز نیس.اخر ی بار ب هوای ماشین ازت پرسیدم، گفتی داریم ساختمون میسازیم ،سر اونم ...چقدم مهربون گفتی🥹 .کوفتت شه خو بساز و بیا در مغازه نمیگی ی موقه یکی روت کراشه دلش تنگ میشه ؟😭
زیادی خوبی کردنم تهش داستانه یه روز بهش اینو بگو که شنیدی حرفاشو بذار  شرمنده شه

چقدر بجا 😍

اقای تعمیرکار سرکوچه، با اون چشای نافذ،هی با خودم میگفتم این لنتی ام ک ما روش کراشیم هیچ وقت مغازه اش باز نیس.اخر ی بار ب هوای ماشین ازت پرسیدم، گفتی داریم ساختمون میسازیم ،سر اونم ...چقدم مهربون گفتی🥹 .کوفتت شه خو بساز و بیا در مغازه نمیگی ی موقه یکی روت کراشه دلش تنگ میشه ؟😭
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز