بدین . میدونم طولانیه اما ذهنم رو خیلی مشغول کرده .
من یه دوست خیلی خیلی صمیمی دارم که مدت زیادیه باهم دوستیم توی دبیرستان هم باهم آشنا شدیم . شدت صمیمی بودنمون خیلی زیاده هم اون صمیمی ترین دوست منه هم من صمیمی ترین دوست اونم حتی خانواده هامون باهم در ارتباطن تمام فامیل های من اونو میشناسن تمام فامیل هاش منو میشناسن توی مدرسه معروفیم به لیلی و مجنون 😅 خلاصه اینه خیلی باهم صمیمی هستیم .
اما یه مدتیه یه سری حرکت ها و رفتار ها ازش میبینم که یکمی منو نگران میکنه . حالا میخواستم از شما ها یه مشورت بگیرم که توی همچین شرایطی چطور رفتار کنم و به نظرتون علتش چی میتونه باشه که این اخلاق هارو پیدا کرده .
امکان نداره زنگ بهم بزنه حتما باید من به اون زنگ بزنم پیامک هم همینطور هیچ وقت بهم نمیگه بیا بریم بیرون همیشه من باید اونو ببرم بیرون اگه من تا ۵ سال هم بهش نگم بیا بریم بیرون اون بیرون نمیاد اصلا بیرون اومدن با من براش مهم نیست . بعضی وقتا هم که خودم بهش میگم بیا بریم بیرون ممکنه همش به تعویق بیداره بیرون رفتن رو . یه چیز دیگه ای که نگرانم کرده اینه که یکبار ازش پرسیدم چقدر درس میخونی گفت ۲ ساعت بعدا یکبار از داداش و مامانش پرسیدم خیلی بیشتر گفتن بهشون گفتم خودش گفته ۲ ساعت داداشش خندید و گفت دروغ بهت گفته با این همه صمیمیت حاضر نبود واقعیت درس خوندنش رو بهم بگه و پنهانش کرد انگار من حسودشم به خدا روزی نیست براش آرزوی موفقیت نکنم بعد اون ازم قائم میکنه ازش میپرسم هدفت چیه درست داری بری چه رشته ای یا چه کار بشی هیچی نمیگه کلا دوست نداره من از کارش سر در بیارم .
خلاصه اینکه زنگ نمیزنه . پیامک نمیده . حوصله بیرون رفتن نداره . هدف هاشو ازم قابم میکنه خیلی ام اهل صحبت کردن نیست
حالا به نظرتون چه کار کنم ؟ ممنون میشم کمک کنید 🙏