پدر سرش تو گوشی و از وقتی ک از سرکار اومده خسته و لم داده بچه تا میگه بابا میگه اه حرف نزن میبرمت خانه بازی اونجا کلی بازی میکنه تا میرسن خونه بچه میگه بابا اما بازم پدر میگه وای هیج نگو خسته م میخوابم بخوابم صبح برم سرکار فردا حرف میزنیم صبح میشه بچه باز میگه بابا بازم پدر میگه وای عزیزم دیرم شده باید برم با گوشی بازی کن تا بابا بیاد بعد از اونم بچه با هزاران امید از چشم انتظار پدرش میرسه خونه باز میگه بابا بابا بابا پدر هم با صدای عصبی میگه چته هم بردمت پارک هم گوشی داری هم ی ساعت دیگه کلاس زبانته چقدررررر میگی بابا بابا و بچه برای صدمین بار سکوت میکنه و خفه میشه توی وجود خودش
دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
اتفاقا همین سبک درسته ن ک پدر بد اخلاقی کنه ولی پدر ک وظیفه و حوصله نداره با بچه بازی کنه , ...
عزیزم نقطه امن از وجود پدر رو میخوان بخاطر همینه عاطفه ها کم شده بچه ها مغرور و پرخاشگر اینجا هزاران نفر داریم ک از سمت پدر و مادر دیده نشدن چقدر شکست خوردن