2777
2789

بچه ها تاپیک اولم فکر میکنم بود ، خلاصش اینه ک دوستم ک خیلی برام عزیزه،مامان باباش جدا شدن و حال روحی بدی داره و کمبود محبت و..تازه کنکوری هم هستیم😑. بهرحال با این وضعیتش عاشق یه آقایی شده ک سنو سالش کم نیست و اون آقا هم انگار یکم جذب دوستم شده..تو تاپیک قبل گفتم نگرانم نکنه قصد بدی داشته باشه این اقا و در نهایت به اتفاقای بدی ختم بشه این قضیه..

الان به دوستم گفته باید یه چیزیو بهت بگم.پشت گوشی نمیشه و بریم پارکی یا کافه ای جایی..دوستمم ذوق مرگ شده..از یه طرف میترسم نکنه از این قرار قصد بدی داشته باشه و از یه طرفم میگم پارک و کافه ک شلوغه و کاری از دستش بر نمیاد بخواد بکنه..

به دوستم گفتم نرو بنظرم..ولی میگه الکی نگرانی و حساس شدی اتفاقی نمیفته..

بنظرتون صلاحه ک دوستم بره با این آقا بیرون؟خودم کم استرس کنکور و بدبختیامو دارم باید الان کلی هم استرس بکشم واسه این قضیه.

بنظرم شما هم باهاش برو 

اما با یک یا دو میز اختلاف بشین 

و از دور بپا

ویکتور هوگو در یکی از کتاب های خود می‌گوید :(مرا برای دزدیدن تکه نانی به زندان انداختند و پانزده سال در آنجا نان مجانی خوردم!!این دیگر چه دنیایی است ؟)

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

باشه ممنون از راهنماییتون.

فدا

ویکتور هوگو در یکی از کتاب های خود می‌گوید :(مرا برای دزدیدن تکه نانی به زندان انداختند و پانزده سال در آنجا نان مجانی خوردم!!این دیگر چه دنیایی است ؟)
2803
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز