من دوران دبیرستان کلا با دوستامون شیطونی زیاد داشتیم.
یکیش کلاسمون مدلش طوری بود که میز و صندلی معلم یه نیم متر از ما بالاتر بود یه چیزی حالت سکو بود که معلم بالاتر از ما مینشست،یکی از دوستا از همه قول گرفت که کسی حرفی نزنه قبل اینکه معلم بیاد رفت میزو دقیقا روی لبه سکو تنظیم کرد،معلم بیچاره آقاهم بود وسط شعر خوانی یهو میزش چپه شد افتاد زمین....وااای کلاس رفت رو هوا خدا مارو ببخشه انقد خندیدیم از چشامون اشک اومد.
شمام بگید بخندیم