دوس پسرهمسایمون اومد مدرسم سراغ دوس دخترشو ازم گرفت 😐 ک‌کجاس جوابمو نمیده ناظممون دید فک کرد دوس پسر منه اما بعد رفتن اون پسره گف زنگ بزن ولیت بیاد ی شمارع الکی گرفتم گفتم خاموشه گف فردا با ولیت نیایی اخراجی منم دخترهمسایمون با داداششو بردم گفتم خواهر برادرمن اونیم ک ذیروز تو مدرسه باهام حرف زده داداش کوچیکم بوده😝 به هرحال ی تعهد گرفتن از هممون و ولکن شدن
ما کلاسمون همیشه بی نظم بود کلا معروف بودیم همیشه میگفتن دوم اداری باید منحل بشه کلاساش
اسپری فلفل اورده بود همکلاسیم ک کلاسو لغو کنیم معلممون تنگی نفس داشت بیمارستانی شد
تو حیاط برگارو جمع میکردیم اتیش میزدیم فرار میکردیم تا زنگ بعد شعله ور میشه
کپسول اتش نشانی برداشته بودیم باهاش بازی میکردیم گازشو خالی کردیم
خیلی چیزای دیگ الان حضور ذهن ندارم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
