زندگی را با تمام رنجهایش سختیهایش تلخ وشیرینهایش سرد وگرمهایش پذیرفتم ولی زندگی مرا نپذیرفت همیشه گفتن بخند تا دنیا به روت بخنده هروقت به روی دنیا خندیدم دنیا پشتشو‌بهم کرد اصلا بزارین یه چیزی بگم. تازه به این نتیجه رسیدم که تو دنیا هیچکس واسه آدم مثل خودم آدم نمیشه هر روز که میگذره بیشتر به این موضوع پی میبرم که تنها کسی که هیچوقت تنهام نمیزاره اول خدا بعد خودمم
دیگه ازش سرد شدم متنفر شدم ازش بدم میاد هیچحسب بهش ندارم دیگه بسمه اینهمه سال خودموغرورمو زیر پاهاش له کردم. دیگه بسمه دیگه می‌خوام از این به بعد برای خودم زندگی کنم گور بالای هرچی شوهر.
[QUOTE=337037051]شاید فانتزی داره نمیدونی براش انجام بدی؟ مشاور بردی؟[/QU تنها فانتزیش اینه که چجوری حال منو بگیره همین
عزیزم ممنون ک وقت میزارید. بله درست میگین. همین الانشم ماه تا ماه قهر بمونیم من ک واقعا برام عادی شده همسرم رو نمیدونم
ولی اخلاق خیلی ب خصوصی همسرم داره. مثلا اگه همون لحظه شوخی کنم بخندم عصبی تر میشه و میگه زندگی رو ب بازی گرفتی...
ادامه ندم سکوت کنم میگه اره چرا سکوت میکنی جواب بده
جواب هم بدم دعوا ببشتر اوج میگیره.
موندم چی کنم واقعا
خواهش میکنم هزیزم کاری نکردم. عزیزم دهن به دهن نشو یه لیوان اب بده براش و بگو عصبی نشو توضیح بده براش وقتی عصبی میشه چقدر سلولهای مغذش آسیب میبینه و باعث سکته میشه به آرامش دعوت کن و بگو بیا با آرامش صحبت کنیم مشکلمون رو حل کنیم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
