2777
2789
عنوان

امشب بچم گم شده بود

| مشاهده متن کامل بحث + 2805 بازدید | 121 پست
چند سال داره پسرتون 

سه سال و نیم

بسیار تخس و نترس

با همه گرم بگیر 

یعنی بچه نگفته بابام مامانم نیست ی گریه کنم تازه خوشحال بود کف درست میکرد

مامان دوتا گل پسر

خدا خودش نگهدار بچها باشه


فکر کنم پسرتون خودش خبر نداشت گم شده 

همه شما سرباز هستید خانم‌ها همه شما ،،،حالا یا در جبهه حق میجنگی یا سنگ باطل رو به سینه میزنید.       همه شما سرباز هستید راه سومی وجود ندارد ❌

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

سه سال و نیم بسیار تخس و نترس با همه گرم بگیر  یعنی بچه نگفته بابام مامانم نیست ی گریه کنم ت ...

آخی عزیزم

خدا حفظش کنه 

همه شما سرباز هستید خانم‌ها همه شما ،،،حالا یا در جبهه حق میجنگی یا سنگ باطل رو به سینه میزنید.       همه شما سرباز هستید راه سومی وجود ندارد ❌

بخدا که غفلتم نکردم  شاید بشه گفت خطا دید داشتیم منو همسرم  دوتایی مراقبش بودیم

تو صحن امام رضا نشسته بودیم دخترمم  داشت بازی می‌کرد به قول شما یه خطای دید و غفلت یهو دیدیم نیست شوهرم بلند شد رفت دنبالش من هر جارو نگاه میکردم نبود آب  شده بود انگار بعد ده دقیقه شوهرم اومد گفت رفتم از صحن دیگه پیداش کردم باور نمیشه تو اون زمان کم چجوری دویده که سر از صحن دیگه دراورده

فدات بشم امام رضا جااااااااان  

حالا من یه چیزی این وسط تعریف کنم بخندین، بابام تعریف میکرد داداشم حدود دو سالش که بود گم میشه خیلی هم بامزه و شیرین بوده لباساشم همیشه تر و تمیز و خوشتیپ بوده بعد مامانم سرکار بوده بچه پیش بابام بود، بابامم داداشمو بر میداره میره پیش دوستش تو یه پاساژ بعد یهو گرم صحبت بودن میبینه داداشم نیست اینورو بگرد اونورو بگرد بابام میگفت دوییدم تو خیابون هی نگاه میکردم دیدم یجا شلوغه گفتم یا ابلفضل نکنه بچه منه ماشینی چیزی بش زده میگه دوییدم جمعیتو زدم کنار دیدم نشسته کنار یه گدا دستشو دراز کرده همه هم دورش جمع شده بودن میخندیدن چون از ظاهرش معلوم بوده که مثلا فقیر نیست میگفت زدم تو سرش بلندش کردم 

و اگر بر تو ببندد همه ره‌ها و گذرها                                        ره پنهان بنماید که کس آن راه نداند…#مولانا
تو صحن امام رضا نشسته بودیم دخترمم  داشت بازی می‌کرد به قول شما یه خطای دید و غفلت یهو دیدیم نی ...

منم پسرم خیس خالی بود 

تو این مدت زیر دوشم رفته بود اینقدر خیس نمیشد


مامان دوتا گل پسر

یبارم خودم مامان و بابامو نصف عمر کردم، داشتیم با قطار میرفتیم مشهد بعد واسه نماز صبح ایستاد منم با یه دختری دوست شده بودم تو قطار با هم بازی میکردیم بعد عموم بهم گفته بودم شماره واگن و کوپه ی قطارو ، من و اون دختره هی رفتیم تو واگن های جلو تر هی رفتیم موقع برگشت گم کردیم کوپه ی خودمونو و منم شماره کومه و واگنو برعکس میگفتم وای همه دنبال ما میگشتن مامان و بابامم فکر کرده بودن پایین قطارم تو اون تاریکی و بیابون، قطارم میخواست حرکت کنه هی به بابام میگفتن سوار شو بابامم بنده خدافکر میکرده من بیرون قطارم  تا همون لحظه پلیس قطار پیدام میکنه ولی واسه اولین بار مامانم چنان سیلی زد بهم که هیچوقت یادم نرفت واقعا هم حقم بود 

و اگر بر تو ببندد همه ره‌ها و گذرها                                        ره پنهان بنماید که کس آن راه نداند…#مولانا
یبارم خودم مامان و بابامو نصف عمر کردم، داشتیم با قطار میرفتیم مشهد بعد واسه نماز صبح ایستاد منم با ...

ببخشید ببخشید ولی دست مامانت درد نکنه 

منم اشنباه کردم باید چنان میزدم تا پیر بشه یادش میموند 

این تخس بازیا عواقب بدی داره باید تنبیه بد میشد استباه کردم

من تاحالا نزدم امشب ولی حقش بود

مامان دوتا گل پسر

ببخشید ببخشید ولی دست مامانت درد نکنه  منم اشنباه کردم باید چنان میزدم تا پیر بشه یادش میموند& ...

اره ولی واقعا کل سفرو حواسم بود گم نشم  البته کار درستی کردی که توی جمع بچه رو تنبیه نکردی و خجالت زدش نکردی اما فردا که بیدار شد براش کامل توضیح بده که تو اون تایم که گم شده بود چقدر برای شما و مدرش سخت بوده و قول بگیر ازش که دیگه بی اجازه از جلو چشمت دور نشه ماشالا بچه های این دوره زمونه فهمیده هستن کافیه براشون توضیح بدیم

و اگر بر تو ببندد همه ره‌ها و گذرها                                        ره پنهان بنماید که کس آن راه نداند…#مولانا
اره ولی واقعا کل سفرو حواسم بود گم نشم  البته کار درستی کردی که توی جمع بچه رو تنبیه نکردی و خج ...

فدات شم مهربون حتما میگم بهش

خدا همه بچهارو برا پدر مادرشون حفظ کنه

مامان دوتا گل پسر

بهش میگم حتما  فقط خدا میدونه چی گذشت بهم اینقدر موهامو کشیدم

عزییییزم

خونه ی ما دورِ دوره ، پشت کوه‌های صبوره پشت دَشتای طلایی پشت صحراهای خالی خونه ی ماست اونورِ آب  اونورِ موجهای بی تاب پشت جنگلای سروه توی رویاست،توی یه خواب،پشت اقیانوسِ آبی پشت باغای گلابی اونور باغای انگور پشت کندوهای زنبور خونه ما پشت ابرهاست اونور دلتنگیِ ماست تهِ جاده های خیسه پشت بارون پشت دریاست💖💖💖💖💖💖💖بودنت هنوز مثل بارونه تازه و خنک و ناز و آرومه حتی الان از پشت این دیوار که ساختن تا دوستت نداشته باشم اَتل و متل بهار بیرونه مرغابی تو باغش میخونه باغ من سرده همه ی گلاش پژمرده دونه دونه بارون بارونه...بارون بارونه...بارون بارونه...بارون بارونه دلم تنگه پرتقال من گلپر سبزه قلب زار من منو ببخش از برای تو هرچی که بخوای میارم اَتل و متل نازنین دل زندگی خوب و مهربونه عطر و بوش همین غم و شادیه کوچیک و بزرگمونه.💖

تو رو خدا نسپار به شوهرت همسر من پا به پا من گریه میکرد با استینش پاک میکرد کسی نبینه خدایی بعد من ...

درکت میکنم خیلی وحشتناکه خدا برای هیچ کس نیاره ،،،اصلا ترس و وحشت گم شدن بچه غیر قابل وصفه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792