خانومای متاهل

دبع نکنه، نمیشه که الان خانوادشوبزاره کناربعدشم میتونه قانع کنه همسرشومثلادوست خودم بعدازدواج شوهرشوقانع کردچون مادرشوهر دخالتگره وشایدمینشون بهم بخوره وگفته بوددوری ودوستی بهتره پسره هم قبول کرده بود الان این کجاش تنفرداشت بعدشم الان تواین اوضاع کرایه ندی ده صفرجلویی

یکی مثل پدرشوهرمن به پسرش گفت طبقه بالای خونموبسازوبشین توش،اونم ساخت وچندساله داره اونجازندگی می‌کنه اگر روزی پشیمون بشه ازکارش هیچ راهی نداره پدرشوهرم اجازه نمیده غریبه بیادجای اون بشینه،ممکنه شرایط ایشونم مشابه باشه

خب بخاطرهمین بوده خداییش کرایه ماهی۷یا۸تومنم خیلیه ولی بامادرشوهرزندگی کردنم یکم سخته 

یکم فکر کن 

آدمی که ازدواج می‌کنه اولیت همسرش هست 

اول و آخر و تازه و کهنه نداره 

و استقلال موضوعی منطقی هست و از ضروریات ازدواج 

اونی که داره خونه بده به پسرش همون و بده اجاره پولش رو بده پسرش دو تا کوچه دورتر دوتا اتاق اجاره کنه ولی مستقل باشه 

این آدم ارزش ازدواج کردن نداره 

به نظر من که نداره 

آدمی که اینقدر بی فکر خونه ای ساخته که هیچ سندی واسش نداره آدم تکیه کردن و زندگی ساختن نیست 

پدر شوهر به این بی منطقی هم پس فردا با یک موضوع دیگه دل اینها رو خون می‌کنه 

مشکلی ندارن گلم پدرشوهرمم خیلی مردخوب وشریفیه،جاریم راضیه از زندگی باهاشون تویه ساختمون

کسی که میخواد ازدواج کنه باید اول شرایط طرفشو بسنجه ببینه میتونه کنار بیاد یانه 

اسی نمیتونسته کنار بیاد حالا شاید این رومخ کار کردن ۱۰ سال طول میکشید یعنی باید تمام اون مدت حرص میخورد و تو شرایطی که راضی نیست زندگی میکرد؟

جنگ اول به از صلح آخر