به خواستگار گفتم جدا زندگی کنیم نه توی ساختمان خانوادت...بهم خورد همه چیز...واقعا زیاده خواهی بوده؟جلسه هفتم مطرح کردم
خانوادشو به شما ترجیح داد
بهتر که بهم خورد
پس معلومه تو براش مهم نبودی
حق داشتی
چون هر چقدرم مادر شوهر خوب باشه هر روز ببینیش باهاش برخورد داشته باشی بلخره حرف حدیث پیش میاد دعوا میشه
اصلا هر جقدر با خانواده شوهر دور تر زندگی بهتر پر از ارامش
خوب کردی که همین اول نظرتو گفتی
الان بهم خورد بهتر از این بود که وقتی وارد زندگی مشترک میشدین همش جنگ و ناراحتی داشتین
نه
مام چند سال باهمیم سر همین بهم خورد
تاپیکمو ببین
عزیزم توقع داشتی همین اول کاری توروترجیح بده حداقل بعدازدواج کم‌کم روش کارمیکردی الان خیلی‌ها گفتن اوناروترجیح دادبه توالان خودت بین خانوادت وخواستگارکدومشونوترجیح میدی
شاید اون خونه رو ساخته بوده یاپدرش بهش داده بوده وتواین اوضاع اقتصادی نمیتونه به فکر یه خونه ی دیگه باشه
نه کار خوبی کردی
ولی کاش از اول بیان کرده بودی
اینکه خیلی مسیله مهمی بود، چرا از همون جلسات اول صحبت نکردید؟ حالام اشکال نداره. از خواسته هات کوتاه نیا
همون بهتر بهم خورد
ولی از ی طرف خوبه ها شما میتونید اونجا زندگی کنین تا خودتونو جمع کنید و جدا بشید
ولی وقتی با این ی حرف بعم خورد همه چی قاعدتا هر وقت دگ ای هم ک میخاستی جدا زندگی کنی الم شنگه میکردن
چه حرفیه میزنی
یعنی بعد از ازدواج و تموم شدن کار دبه کنه و حرفش رو عوض کنه ؟!
از این دست آدم ها متنفرم
استارتر کار درستی کردی گفتی
ازدواج یعنی استقلال و زندگی تو یک ساختمان یعنی عدم استقلال
مسأله اولیه و مهمی هست
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
