سه ساله بیکاره اکثرا دنبال درست شدن کار خودشه قبلا کارش آزاد بود و همه چیش خوب بود خونه و ماشین داشت
بهد کلاهبرداری کردن ازش همه چیزشو ازدست داد
خیلی سخت میره دنبال کار اداری چون کار خودشو داشته
کار خودشم گره افتاده باز نمیشه
دارم داغون میشم
دوستش دارم
قبلا مستقل بودیم بعد ورشکستگی مجبور شدیم بیایم خونه مادرشوهر حالت اینجام سختیای خودشو داره
نمیدونم بمونم یا برم😭😭😭😭😭
ذاتا هیچیم نداره اگه برم باید فکر خونه و کار باشم فقط حضانت بچمم میخوام
دارم دیوونه میشم نمیدونم چیکار کنم چیکار درسته
هیچ جوره ژژونوم نمیفهمه با هر زبونی حرف زدم
کلی قرآن و چله و ذکر برداشتم هیچی ب هیچی😔