مادرشوهرم این گفتن چند هفته دیکه میخوایم عروسی بگریم 😔💔
دلم نمیخواد برم از این اینجا
دلم نمیخواد با خانواده شوهرم زندگی کنم
از این بدتر اینکه اصلاشوهرمو دوس ندارم 😔
ازدواج اجباری
من 18سالمه 😔💔
حق من نیست این زندگی اجباری 😔💔💔💔💔
هیچی به انتخاب من نیست نه عروسی نه لباس نه این زندگی😔😔😔😔
بابام خوشحال که من گم میشم از خونش 🙂❤️🔥
بارها بهم گفت کی گم میشی از این خونه من اردستت راحت بشم 🥀🥀🥀🥀💔
زندگی 🖤🖤