سلام منظور از نامزددوس…خودمونه که حلقه دستم کرده و کم و بیش خانواده ها در جریانن
خیلی پسر خوبیه انقدر پاکه و واقعا فک میکنم مثل اون انقدر پاک و ذات خوب پیدا نکنم دوساله باهمیم
بگذریم…
من خیلی بهش فشار میوردم که نرو سربازی بجاش کاری رو شرو کن برا خودت تو خونه نداری خونه دار بشی و اینا
اگه خونه نخری بابام دختر بهت نمیده…
ولی میگه نه باید برم اگه نرم انگار بی هویتم نه دسته چک نه هیچی ادم حساب نمیکنن الانم ۱۴ماهه شده بایذ رفت
خلاصه دو هفته پیش پست کرده برای ۱تیر بره
به محض پست کردنش یه ادم دیگه شد
بهم بی توجهه شده میگه خودمو گم کردم حسابی افسردگی گرفته دو شیفیت میره سرکار کمتر میریم بیرون این دو هفته کلا کات بودین میگه بی حس شذم بهت به هیچی حس ندارم قبلن خیلیییی عاشقم بود جوری که من حرف کات میزدم گریه میکرد اما این چندوقته اون خرف کات زده و هرچقدر جلوش گریه کرذم میگه نکن یه قطره اشکم نریخت
پیج و همچیش دستمه میدونم خیانت نمیکنه حتی بیوشم هنوز قلبه کنارشم اول اسم من
باهاش حرف که میزنم میکه من دیگه نمیتونم الان میرم سربازی درامد ندارم بعذشم ول معطلم تا یسال تا یه شغل خوب پیدا کنم من نمیتونم از پس تو برییام توام دختری ارزو داری
نظرتون چیه؟افسردگی قبل سربازی واقعیه؟