2777
2789

من شیش ماه پیش یه دوستی داشتم که توی محلمون بود.این دوستم یه داداش داشت و اونم کلی دوست دیگه داشت بعد من فکر نمیکردم اینا آدمایی باشن که بخوان مزاحمت ایجاد کنن.اینا تک تک پیشنهاد دادن منم خیلی تند باهاشون برخورد کردم.بعد یه مدت رفتم به خانوادم گفتم.اینم بگم توی محلمون یه سوپرمارکت بود که اون خانم کل ماجرارو میدونست.وقتی به خونوادم گفتم رفتن با اون صحبت کردن که اون خانم خیلیم خوب باهاشون صحبت کرد.بعدش اینم بگم که اون سوپر مارکت سه چهار متر با خونمون فاصله داره الان من دلم خیلی برای اون خانم تنگ شده چون مثل مامانبزرگم میموند برم سوپرمارکتش میترسم عکس العمل بدی داشته باشه آخه اونم خیلی منو دوست داشت با اینکه خیلی منو نمی شناخت.هروقت بعد چند مدت میرفتم انقدر خوشحال میشد بغلم میکرد ولی الانو نمیدونم

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

پیشنهاد اون دوستای داداش دوستت چه ربطی به خانم سوپر مارکتی داشت؟؟ نفهمیدم اصلا چیشد؟ 

نه ببین داداش دوستم وقتی چیزی به من گفته خب خواهرش میدونه دیگه،دوستمم چون با اون خانمه صمیمیه رفته به اون گفته اولش فکر میکردم کا بد شد گفته ولی فهمیدم رازداره الان نمیدونم برم پیشش یانه؟

نه ببین داداش دوستم وقتی چیزی به من گفته خب خواهرش میدونه دیگه،دوستمم چون با اون خانمه صمیمیه رفته ب ...

اهاا اره بابا برو خب یه چیزی بوده تموم شده.. اگر اینطور که میگی مهربون بوده و... فکر نکنم رفتار بدی نشون بده. حالا برو ببین چی میشه 

زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست. آنقدر سیر بخند که ندانی غم چیست👌🏻
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   ابرو_کمونیa  |  3 ساعت پیش
توسط   naziiiiiiiiiiiii6971  |  4 ساعت پیش