بالاخره مجبور شدم چند روز پیش با دختر ده سالم راجع به سیگار حرف بزنم. چون دیده بود که میکشم و خیلی کنجکاوی میکرد. بهش توضیح دادم که کار بدیه و مربوط به آدم بزرگ هاست و مامان دیگه نمیکشه. نمیدونم چی باید بگم.
خیلی ناراحت بود میگفت زود میمیری اگر سیگار بکشی.
جدیداً وقتی بغلم میکنه هی بوم میکنه ببینه سیگار کشیدم یا نه. دختر کوچیکمم که شش سالشه هم دیدم داره بو میکشه وقتی تو بغلمه.
ولی خب امروز توی مسافرت، باز سیگار دستم دید. منم به رو خودم نیاوردم. تا این طوری براش عادی بشه. مثل پدرش که سیگار میکشه. و بهش گفتم مثل قلیون میمونه.
از طرفی خیلی نگرانم دختر جاریم الان ۱۶ سالشه روزی چند بار با پدر و مادرش سیگار میکشه تو خونه. قلیون هم باشه راحت بهش میدن. دیگه واقعاً دارم دیوونه میشم.
استرس همین باعث شده بیشتر بکشم