همیشه یا تماس میگرفتیم یاچت دوست بودیم اما به قصد ازدواج نبود اما من دیگه حالم بد میشد دلم تنگ میشد چون راه دور بودیم میگفتم تحمل ندارم که دور بمونیم اما اون ترجیح داد ازدواج نکنیم اخرشم جدا شدیم چجور براش مهم نبود واقعا ینی دل تنگ نمیشه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
میگم قصدش ازدواج نیس برا چی وابسته میشی ؟ خودت باید ارزش خودتو بدونی ک کنار بکشی
اره ولی قرار بود با هم پیشرفت کنیم اون موقعا اصلا به ازدواج فکر نمیکردم همینطوری با هم دوست بودیم اما بعد اینکه دیدمش و محبتشو دیدم وابسته شدم فکر میکردم کات کنیم دلم تنگ نمیشه