داریم مشاوره طلاق میرم . من مرخصی گرفتم اومدم اینجا . حال بماند چقدر به خودم رسیدم . شرتکه و تاپ و بافت مو و آرایشو. همسرم ۱ ماه ندیدم . اون میخاد جدا بشه . امروز اومدم به امید اینکه .باهم باشیم. ننه ای ج ** . خودش که خوابیده . مامانشم بالا سر پسرش نشسته . تا من مبادا پیش همسرم بخوابم . برم تو اتاق بخوابم ... خدا ازشون نگذره . خیلی بغضم گرفته .. تازه امروز حالم خراب بود قبل بیمارستان رفتم سرم زدم تا ببینمش . دوست دارم مامان ج ***ه بی هم چیزشو بکشم . زنیکه خراب