با بچم اومدم خونه مامانم..اونم هر روز میاد نهار شام،اینجاست ..خانوادم خیلی خوب و عادی باهاش برخورد میکنن و حرف میزنن )قبلش مامانم جدی بهش گفته همه چی رو )
منم در حد نیاز باهاش حرف میزنم .میاد خونه مامانم ،من اصلا سلامم نمیکنم،تا مجبور بشم باهاش حرف بزنم ....مامانم قبلا بهش گفته نمیگذارم دیگه دخترم بیاد خونت ک جنازش بیرون بیاد ...کلافه ام .انگار اصلا پشیمون نیست از کارش،اصلا نه حرفی میزنه با من نه هیچی ، حرصم میگیره از پررویش .و عدم پشیمونیش