اها
نزدیک ساعت هفت صبح بود خاب دیدم کلوچه گرد دوتا بود من چنگال رو کردم تو کلوچه بردم کلوچه رو دادم به خالم بعد اونطرف رو نگاه کردم دیدم مثل همون کلوچه ها له شده توی یه ظرف بود بعدش من باز رفتم توی اون اتاق ک کلوچه رو اورده بودم باز اون کچنگال و کردم تو کلوچه دادم به خالم
فکر کنم خورد اینو یادم نمیاد که خوردش یا نا تعبیرش چیههه
ممنون ک جواب میدی