سلام ، من یه دختر ۱۸ ساله ام که امسال پشت کنکوریم و چند روز دیگه کنکور دارم، واقعیتش امروز خیلی ناگهانی خانم همسایه برای پسرش اومده بود خونه ما خواستگاری ، خب خانواده من در کل اول موافق دانشگاه رفتن و بعد ازدواجن ،اما من خودم از این آقا پسر بدم نمیاد چیزی که ظاهر دیدم خانواده خوبین و پسرشون هم در ظاهر خوبه ، ایشون وکیل هستش و از لحاظ مالی و جایگاه اجتماعی خانواده خوب و همسطح ما هستن
اما من خودم دودلم بر اینکه قضیه رو جدی کنیم یا اول هدفم دانشگاه باشه چون ممکنه بعدا کیس های بهتری باشه
چند سالشه این خیلی مهمه
نمیدونم ،بااخره نظر خودت اول و آخر مهمه
ولی خب میدونی که وقتی ازدواج کنی مسئولیت هات خیلی بیشتره دیگه درس خوندن سخت تره،
منم ۱۸ سالمه و پشت کنکوری ام، بنظرم اینکه یه نفر بیاد خواستگاری فکرت درگیر میشه خب،به خصوص اینکه موقعیتش اوکی باشه
ولی خب من خودم اصلا دوست ندارم زود ازدواج کنم،دوست دارم برم دانشگاه، بعد برم سرکار،یزره دنیا دیده بشم تجربم زیاد بشه، باز یه سلیقه شخصیه ها، دوتا از دوستام یکی دوسال پیش ازدواج کردن خب،ولی من خودم دوست ندارم زود ازدواج
بنظرم ذهنت درگیر شده بخاطر سنت ، ولی قبول کن ۱۸ زوده😅😅
آره آره دقیقا همین درگیری ذهنی اذیتم میکنه وگرنه من موردای قبلی رو فقط با شوخی و خنده گذروندم ، کاملا درست گفتی شما منم دوست دارم اول یه چیزایی رو دوران مجردیم تجربه کنم که بعد افسوس نخورم ، حتی هدفم برا سرکار رفتن جدیه اما یهویی نزدیک کنکور این مورد اوند وسط بهمم ریخت
