سلام دوستان. من یکیو از بچگی دوست داشتم چند بار عمش گفت باهم آشناتون کنم برای ازدواج من روم نمیشد مستقیم بگم آره آشنامون کن الان پشیمونم میترسم با یکی دیگه ازدواج کنه. عمش زندایی خودمه . هیچ راهی برای اینکه سر حرف رو باز کنم به ذهنم نمیرسه به نظرتون پیام بدم بهش راجب خاستگاری که چند روز پیش داشتم از فامیلامون بوده بگم که شاید بگه حالا که اونو رد کردی بیا با برادرزاده من آشنا شو؟ زشت نیست همین جوری پیام بدم اینو بگم؟ منو زنداییم شوخی باهم داریم ولی روم نمیشه مستقیم بهش بگم
میترسم به پسره بگه پسره از من خوشش نیاد بعدا خجالت بکشم تو فامیل پخش بشه من فلانیو میخواستم بهش نرسی ...
اصلا مهم نیست . بالاتر از سیاهی رنگی نیست تهش اینه فامیل بفهمن و همه مسخرت کنن بگن دختره ضایع شد و بشی نقل مجلس. گور بابای فامیل. کلا هیچی مهم نیست از هیچی نترس. دزدی که نکردی زنا که نکردی. ولشون کن کارتو بکن
یکم شجاع باشید و با نظر مخالف هم مشکل نداشته باشید.
مستقیم بگم یا همون جوری که تو تاپیک نوشتم اول بحث خاستگار چند روز پیش رو پیش بکشم تا ببینم راجب پسره ...
من پسرم، به نظرم چون دخترا همو بهتر میشناسن، بهتره که این مورد رو یه دختر راهنماییت کنه. ولی به نظرم بدون استرس و ترس یجوری تو همون حالت شوخی بش بفهمون منظورتو.