اومدش خونه مامانم بعد زنداداشم زنگ زده خاهر بدبختم بیا کارت دارم
ورداشته بردش رادیولوژی ک از پای بچش میخان عکس بگیرن این بره تو اتاق بچه رو نگه داره
گفته میترسم باردار باشم ضرر داره خودشم خاهر داره اما از خودش جون دوستر خاهرم دم دستیه ایناس
داداشمم کاره نیست گفته زنگ بزن اون بیاد
مادرم میگ وظیفته بهشون کمک کنی حالا نمیری ک بری
اینم برا عزیز باشه بگن برو تو چاه میره اراده نداره.تازه از کلفتی برگشته بود...
زندادشم میاد مادرم انگار ملکه دیده ماها نوکرشیم. بنظرتون دعا کرده ؟ اخه ی طلاا قدیمی داش داد عروسش ن دخترا