طبیعی منم جوجه رنگی هامو فرستادم شمال یک روز گریه کردم
الان هم اومدیم مسافرت دلم برا عروس هلندی هام یزره شده میخواستم تنهاشون هم بزارم کلی گریه کردم
تازه متاهل هم هستم با این روحیه😐😐
اون اشکی که از چشم استیکرات میاد از شدت خندست هااستیکر گریه اینه
شدت خنده اینه
دوتااردک داشتم،بچه بودم پنج ساله م بود..خودم بزرگشون کرده بودم..نامردا،جلوی چشمام سر یکیو بریدن،هنوز یادمه بدون سر بلند شد تا آخر حیات رفت بعدش افتاد😐
البته همسر منم همینه
ماهی قرمز نمی‌گرفت برای هفت سین. به یه شرط گرفت اونم اینکه بعد ۱۳ ببره به ماهی فروشه پس بده( پول نگیره هااا فقط پس بده)
میگه طاقت ندارم تو خونه باشه و بمیره 🤣🤣🤣
چقدر همه روحیه گلبرگی دارین ظاهرا فقط من کاکتوسم
بچه بودم جوجه رنگی میخریدم به امید اینکه بزرگ شه بخورمشون ولی همش زیر دست و پام له میشدن🤣
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
