خیلی مرد خوبیه خیلی محبت میکنه کم نمیزاره ولی خب همه فامیل با ازدواج من مخالف بودن میگفتن خانوادش خوب نیس پول نداره گشنه میمونی ولی برعکس اینا شد من بیشتر از همشون خرج میکنم با محبته شوهرم ولی خب وقتی میان خونم با اخممیشینن قبل ازدواجم با شوهرم دعوا کرده بودن گفته بودن یه کارگاه داری اندازه طویله یا گفته بودن عین دختر هستی هیچی نداری
حالا شوهرم بعد ازدواج کینه رو گذاشت کنار با همه اشتی کرد ولی وقتی میان خونم و میرن میدونم که از هر کلمه شوهرم به چیزی برداشت میکنن😔😔شوهرم اگه مهمون بیاد باهاشون حرف میزنه ولی فامیلای من برعکس هستن همه یکجا هم جمع شن لال میشینن حرفی نمیزنن وقتی شوهرمم حرف میزنه حرف درمیارن مثلا الان داییم اینا اومده بودن شوهرم در مورد رسیدگی به سگ و گربه حرف میزد که پای سگ شکسته بود بردم این همه خرجش کردم داییم با یه مدل قیافه ای نگا میکرد انگار ..... میدونموقتی بره خونه میگه گمپوز در کرده بزرگ حرف میزنه تو پول داری اخههههه😔😔
اینمبگم فامیلامون خیلی پولدارن خیلی ولی اصلا خوشبخت نیستن زن های همشون خیانت کرده بهشون ولی عین خیالشون نیس اگه من بودم شوهرم خیانت میکرد میگفتن طلاق بگیر
نمیتونم به شوهرمم بگم کم حرف بزن چون مهمونم میاد نمیشه که میزبان ساکت باشه 😒😒😒😒