خسیسن.من ۱۰ساله واردخانواده اشون شدم از ۱۷سالگی.من خسیس نیستم ولی ولخرجم نیستم.از ترس این ک نگن چرا اینو انقدر خریدی یا چقد خریدی یا فلان کاربیخودیه چرا الکی پول خرجش کردی اصللللا ب خودم نمیرسم.حدود دوسالی میشه خیلی این فکرا توسرمه.دوس دارم ابرومو لیفت کنم میگم بعداخواهرشورام میگن بیخودی پول خرج کردی یا کراتین کنم یا رنگ مو.یا ی لباس نمیخرم انگار بیماری روانی گرفتم.توروخدا بگین چیکارکنم.شوهرمم اصلا مثه اینا نیست شکرخدا.تازه یکی ازخواهرشوهرام هم بینی عمل کرده هم بوتاکس میکنه.یکیشون چربی تزریق کرده ب صورتش من خداروشکر نیاز ندارم ب این کارا ولی اصلا نمیتونم ی رسیدگی ساده بکنم از ترس حرف اینا.خواهرشوهربزرگم فوق العاااااااده فضوله.امشب اومد خونمون کل زیروبم زندگیمو پرسید ومنم همه رو گفتم عین...خودش اصلا نم پس نمیده.تورو خدا سرزنشم نکنید فقط کمکم کنید بی توجه نگذرید خواهرای خوبم.مسئلهی خیلی بزرگی شده واسم.اینا میگن فقط پس انداز کن