اگه اونموقه هم بچهارو میدادی بهش احساس مسولیت میکرد نسبت بچها و طرز فکرش درست میشد اما چون مسولیت اصلی زندگیتون یعنی بچهارو خودت بعهده گرفتی نذاشتی درک کنه جدای از مرد بودن یه پدره و اونم پدر سه تا بچه
پس اینبار لطفا این اشتباهو تکرار نکن
پدرم میگه فقط خودت بچه ها مال خودش
الان سه ساله همه همینو میگن فرض کن مرده نیست
ولی هست مانع هست مانع رشدم مانع سر کار رفتن مانع مستقل شدنم هست فقط سر سفره ناهار و شام نه خنده نه محبت هست ولی ذهنشپیش اونه
پدرم پنج تا دختریم تا چقدر ساپورتم کنه
چرا اینکار کرد با زندگی و بچه هامون خانوم حالم خیلی بده دیشب نخوابیدم غذا از گلوم پایین نمیره موندم تصمیمی نگیرم بچه تام فنا بشن خدا کجایی به معجزه ات نیازمندم
من دادم تحویلش بچه هام چون کوچکترم بودن داغون شدن مریض میشدن اذیت بودن خونه مردم بودن مادرش نمیتونه نگه داره پارسالم ۲۰روز رفتم بدون بچه باز میذاشت خونه اقوامش بخواد کاری کنه فرصتشو پیدا میکنه بچه مهم نیست براش
من دردت رو واقعا حس می کنم. متاسفم که تو این وضع گیر افتادی. اما همان جور که این مرد که همه چیز رو خراب کرد واقعی هست اون سه تا بچه هم واقعی هستند. توی این سن نمی شه رهاشون کنی بری خونه ی پدرت. اونم با این وضع پدریش و رابطه ی نداشته با بچه ها.
باید قبول کنی که زندگی عاشقانه و مهر و محبت متاسفانه برای شما نیست. اینو قبول کن. عزاداری کن. تمومش کن. پرونده رو ببند. یه چند سال دیگه هم به هر روشی که بلدی تحمل کن و ندیدش بگیر و سعی کن هر طور شده مالی کمک بگیری. تا بچه ها بزرگ تر بشن. 6 تا 12 سال هر کدومشون رو ول کنی حسابی صدمه می خورن. نمی شه که!!
میگه هر چی دارم برا بچه هامه به تو نمیدم یه قرون
حال سکته دارم وای خدا خونه شده مث گور برام الهی رو سیا ه بشن من زندگیمو با تمه مشکلاتش دوست داشتم چرا اون زن بی وجدان پا داد چرا شوهرم اینجور کرد چی هست مگه اینده بچه ها رو به خطر انداخت
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
