من رفتم یه پسری رو واسه یکی از دوستام جور کنم پسره گفت از دوستم خوشش نمیاد منم گفتم اوکی بیخیال بعدم پلک کردم شماره و چتشو و دیگه پی ندادم اون یه چند روز بعد پی داد گفت از خودت خوشم میاد منم بهش گفتم بهت حسی ندارم
اول اینجوری بود که من وانمود کنم روش کراشم بعد بگم دوستم ولی بعدش بهش گفتم من ازت خوشم نمیاد.
بهش هم هر چی کمتر پی میدادم بیشتر وابسته میشد و دلش تنگ میشد گفتم باهاش خوب باشم خسته میشه میره یه مدت باهاش خوب بودم بعد دوباره سرد شدم گفتم بیخیال شو ازت بدم میاد اون میگه چطور از نفسم و زندگیم دست بکشم؟
حالا هر چی بهش میگم ولم کن خوشم نمیاد ازت بدتر داره میکنه
یه بارم بلاک کردم از همه جا یه شماره جدید آورد اونم بلاک کردم با شماره داداشش اومد
از یه ور نمی خوام به احساساتش ضربه بزنم چون خودم تجربه کردم می دونم چه حسی داره از یه ورم نمی خوام بیشتر وابسته شه. چیکار کنم؟
موقعیت هم یجوری هست هر روز صبح منو میبینه