خیلی ببخشید ولی من تا اینجا که احترام گذاشتم و به همه حرفاشون گوش کردم یه دونه داد سر خانواده نزدم
کامالا ازم سو استفاده میکنن ، حق ندارم نظر خودمو بیان کنم
حق ندارم پا فشاری کنم برای خواسته ام به اصطلاح شدم بره ای که دست گرگ افتاده اگه بخوام توصیف کنم
با ۱۹ سال سن برای بیرون رفتن باید از یه هفته قبل اجازه بگیرم
گاهی میگم شاید اگه منم مثل خیلی ها گستاخ بودم رفتارشون با من اینجوری نمیشدد ، شایدم زیادی احترام نگه داشتم