تا وقتی نداشتی باید فکراتو میکردی
ن الان من با ی بچه۳ساله و ۲ماهه رفتم مسافرت کی میگه سخته
فقط کافیه همون همدمی ک باهاش بچه ساختی حواسش ب توام باشه
کفر نگو
گناه داره اون بچه توئه باید بپذیریش و دوسش داشته باشی و برای کارات برنامه بریزی
لطفا افسرده نباش ک روحیه بچه ات خراب نباشه
مامان مهربون❤️
چرا از همسرت نمیخوای کمکت کنه
باهاش صحبت کن
شبها ایشون پاشن ب بچه شیرخشک بدن
در طول روزم شما مسئولیت قبول کن
خوابید غذاتو بذار ب خودت برس
همسرت اومد خونه غروب در حد ی ساعت بذار پیشش برو بیرون
عید بلیط بگیرید برید مسافرت
حالا سختت بود مادرتم همراهت بیاد مراقب بچه باشه
هیچ تصوری از بچه داری و زندگی با بچه نداشتم همین هفته پیش مثلن رفتیم گردش ولی چه فایده نه میتونی راحت بگردی نه هرکجا دلت خاس پیاده شی تموم خواستم باید به بچه باشه همون خونه موندنم به صلاحه ولی دارم میپوسم🙃
اسی جان نگو اینجوری... تنم لرزید.. یه مامان همینجا از اذیت های بچه اش گفت.. چند وقت بعد پیام گذاشت که برا بچه ام دعا کنید بستریه دارم دق میکنم... بلا دور باشه از عزیزت....میدونم خسته ای و به نظرم همسرت باهات همراهی نمیکنه... گاهی اوقات بچه رو بذار پیش کسی برو خرید.. با آقاتون دوتایی برید بیرون رستوران، کافه
برای من که شیرین شده 😁 اصلا یکی از دلایل ازدواج کردنم مادر شدن بود وگرنه شغل داشتم و داشتم مجردی کیف میکردم ولی فکر کردم سنم بره بالا شاید دیگه نشه مادر بشم، من بچه هام شش ماهه بودن که رفتم مسافرت، شاغل هم هستم مسافرت هم خیلییی میرم، بچه هام هم ددری شدن😃 عاشقشونم هستم و به چشم مزاحم بهشون نگاه نمیکنم، باید خودتو تطبیق بدی،
مادرت نزدیکت نیست یا مادرشوهرت؟؟
اگه هستن بسپار بهشون برو با همسرت بیرون دوتایی
ولی من بخدا با بچه هام رستوان کافه هر جا بگی میرم اصلا اذیت نمیشم
چون ب خودم سخت نمیگیرم
البته ادما باهم متفاوتن
درست میشه بخدا همش
شاد باش پر انرژی
باشگاه ثبت نام کن برو مخصوصا یوگا برای روحیه ات خوبه
منم نمیدونم چرا دوستشون ندارم
حتی مطمئنم اگه بچه بیارم زندگیم به گند کشیده میشه
درسم به کنار
همسرمم اصلا آدمی نیست که بچه رو تحمل کنه
همسرم با اینک 6صب میره10شب میاد ولی خیلی هوامو داره بعضی شبا کلن اون به بچه میرسه همش میخواد منو ببره بیرون که حال وهوام عوض شه ولی خانواده خودم اصلن مامانم هی میگه خیابونی شدی تو بیرون چه خبره عوض اینکه پول جمع کنی فکر سفری حاضر نیست یه روز نگهش داره خب منی که سالی چند بار میرفتم سفر الان یه ساله پوسیدم تو خونه دلم دریا میخواد🥲
عزیم منم دخترم ناخواسته شد اونم چی ذوماه بعد از ازدواجم، بدترین شوکی که میتونست بهم وارد بشه انقدر ناشکری کردم و گریه کردم قصد کردم زبونم لال از بین ببرمش(خدامنو بکشه😭😭) خودمو از بالای پله هم انداختم اما خدا خیلیییییییییی دوستم داشت
وقتی بعد از چهار سال رفتم ازمایش گفت ذخیره تخمدانت پایینه اون موقع گفتم خدایا من از حکمت تو بی خبر بودم چقدر احمقانه ناشکری کردم، الان حسم نسبت به دخترم طوریه که هرروز دعا میکنم خدایا از عمر من بگیر بده به دخترم، شده همه کسم شده زندگیم شده مونسم همدمم، خدایا هزار مرتبه شکرت، ناشکری نکن الان خسته ای افسرده ای اما بذار یکم شیرین کاری یاد بگیره ببین چطور دلتو ببره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
