دوستان عشق ثابقش ک خیلی همو دوست داشتن میاد همش ب مادرم اس میده و استوری میزاره برای مادرم و جریه دارش میکنه هروز حالشو بد میکنه مادرم ازصبح تا شب میشینه گریه میکنه اخه طرف عشقش گفتش نمیخام ب مادرم گفتش تو خرابی تو با این و اونی تورو کسی نمیگیره تو خیابونی هستی ب درد هم نمیخوریم ولی مادرم خیلی عاشقش بودش و مادرم رفتش سری ازدواج کرد با یکی و الان اونم از حسودی میاد ب مادرم اس میده حرفای جریه دار میزنه هروزم حرصشو میزه روی من بنظرتون چیکار کنم ؟