7 ماهه زایمان کردم خواهرشوهرم هنوز نیومده دیدن بچه در حالی که با هم مشکلی نداشتیم فقط دو روز بعد زایمانم زنگ زد تبریک گفت و بهم گفت باید برم یه سفر بعد اومدم میام دیدن بچه سفرش دو ماه طول کشید اما از وقتی برگشته هم حتی یه زنگ نمیزنه بعد همه جا میره حتی یه فامیل خیلی دور فوت کرده تو همه مراسم هاش رفته شرکت کرده منم خیلی بهم برخورده چند روز پیش خواهرشوهر بزرگم زنگ زد گفت شام بیاید خونه ما بعد من پرسیدم کی هست برگشت گفت خواهرم اینا منم با خودم گفتم هنوز دیدن بچه نیومده من ببرم بچه رو ببینه برای همین نرفتم شما جای من بودید میرفتید؟ قصد دارم خونه مادرشوهرم هم وقتی اون هست نرم شما جای من بودید چه رفتاری پیشه میکردید؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
من باشم اصن حسابش نمیکنم نیاد .اصن مگه کیه ک بخواد با این رفتارش حال منو بهم بریزه . اومدن یا نیومدن اون ادم اگه زندگیتو تغییر میده حق داری درگیرش باشی ولی غیر این باشه 7ماهه ذهنتو درگیر یچیز پوچ کردی .اصن فک کن اومده بعدش چی میشه.
شوهرت باید مدیریت می کرده وفتی برگشته ار سفر بهش زنگ میزده به شوخی میگفته بچم عمه ش رو می خواد یا میگفته بیا ببینمت به هرحال نباید میزاشته بشه 7 ماه شما هم به خواهرشوهرت می گفتی خواهرت نیومده دیدن بچه من بعد 7 ماه منم وقتی نیست میام خونت
من یه کاربری قدیمی هستم بنام نازناز که از سال 91 عضو بودم ولی ویندوز عوض کردم و پسوردم رو یادم نیومد
شوهرت باید مدیریت می کرده وفتی برگشته ار سفر بهش زنگ میزده به شوخی میگفته بچم عمه ش رو می خواد یا می ...
اتفاقا به خواهر بزرگش گفتم هنوز مریم نیومده بچه ما رو ببینه خودش گفته بود از سفر بیام حتما میام بهش گفتم. من دوست دارم اول بیاد دیدن بچه بعد من بیارمش خونتون وقتی اونا هستن خواهرش هم هیچی نگفت