من یه مشکل خیلی بزرگ دارم نمیتونم به کسی بگم شما لطفا راهنماییم کنید ما ۱۲ ساله ازدواج کردیم تو این مدت من خیلی پس انداز کردم خونه و ماشین گرفتیم ولی این یکی دوساله همیشه متوجه میشدم همسرم اصلا به من توجه نمیکنه نه میگه برو لباس بخر لباسات مال ۶ ۷ سال پیشن نه میگه برو ارایشگاه نه دکتر هر وقتم بگم چیزی نمیگه یعنی نه نمیگه ولی پولیم براش نمیریزه که من خودم برم به خودم برسم امسال چندین بار سر لباس دعوا کردیم یعنی من گفتم لازم دارم ولی اونم مثل همیشه چیزی نگفته و بعدش که من ناراحت میشم باهاش حرف ننیزنم میره یه بستنی میخره که مثلا من اشتی کنم ولی من بستنی نمیخوام بعد میبینه بستنی نمیخورم یا خودشو میزنه یه وسیله میشکونه بعدش میگه تو خواسته هاتو نمیگی منم میگم دیگه چطور بگم لباس ندارم پول بده میگه نداشتم میگم همیشه نداری یعنی میگه منت نداریمو نزن درحالی که من میدونم پول داره ولی نمیده از اول سال تا الان چندین بار سر این موضوع این رویه رو رفتیم دیروز گوشیشو شکوند واقعا دیگه نمیدونم چیکارش کنم گفتم بهش خاک توسرت از ترست که به من ۳ تومن بدی لباس بخرم گوشی تو زدی شکوندی میگه نه من براتو همش خوراکی میخرم دیگه نمیدونم چیکار کنم برات تو خواسته هاتو نمیگی بگی من برات چور میکنم اینم بگم هر سری یا منو از خونه میخواد بندازه بیرون یا میزنتم یا میگه برو خونه بابات تو منو بدبخت کردی به نظرتون من باید چیکار کنم من همیشه از خودم زدم برا زندگی اون نمیدونم چرا اون با من اینکارو میکنه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
همش به نام خودشه من باهاش ازدواج کردم به همه بدهکار بود کسیم پشتش نبود یه سال اول زندگی کار نگرد من با پول یارانه و طلاهام زندگی کردم یا بابام خرج بهم میداد نمیدونم چرا یه لباس خریدن برا من شده اینطور منت تا حالا انصافی یه بار نگفتم فلان چیزو میخوام امسال تازه بچه دار شدم لباسام اندازم نمیشه وگرنه بازم چیزی نمیگفتم
شوهرت وظیفه شه خرجت کنه اگه میدونی پول داره اگه نه برو سرکار تا مستقل شی بچه داری؟
بچه ام کوچیکه به اندازه ای که برام لباس بخره داره ولی نمیده یعنی نمیخواد خرجم کنه فقط درحد بستنی پفک خرج میکنه برام نه بیشتر ماهی یه تومن میریزه اونم بازم همیشه نیست من وسایل خوردنی میخرم دیروز میگه برات یه تومن سر برج ریختم خب واقعا الان من موندم با یه تومن که چیزی نمیشه خرید مغازه هم بغل خونه نیست بگم میپرم یه تیکه میخرم یه تیکه بمونه برا بعد از طرفی مخارج خونه چی میشه
خب همین عزیزم اشتباهت همین بود کاش یکم بیشتر زبون داشتی میزدی بنام خودت الان خیلی راحت ...
قبلا همیشه میگفت تو نبودی من هیچی نداشتم تو اومدی زندگیمو بهشت کردی بخاطر تو همه چی دارم نمیدونم چطور شده تو این یه ساله من چون لباس خواستم شدم عامل بدبختیش خیلی ناراحتم واقعا اگه جایی داشتم برم میرفتم بدبختی جایی ندارم کسی ندارم