احمقها به همین راحتی اداره میشونداستالین دیکتاتور روسیهً ،خواست که برای او مرغی بیاورند او آنرا گرفت در حالیکه با یک دست آنرا میفشرد با دست دیگر شروع به کندن پرهای آن مرغ کرد مرغ از درد فریاد می زد و سعی می کرد از هر راه ممکن فرار کند. پس از پایان کار به یارانش گفت: "حالا ببینید چه اتفاقی میافتد" او مرغ را روی زمین گذاشت و چند دانه گندم جلوی او ریخت و از او دور شد همکارانش دیدند که مرغ بیچاره در حال درد و خونریزی او را دنبال میکند استالین با دانههای گندم ، مرغ را به هر گوشه از اتاق بسمت خود میکشید در همه این مراحل مرغ پی در پی ، او را تعقیب میکرد و قدم به قدم همراه او بود!!استالین گفت:مشاهده میکنید که مرغ با وجود تحملِ تمام دردهایی که من برای او ایجاد کردم؛ به دنبال من میآید احمقها به همین راحتی اداره میشوند!
امضام خونده بشه🤌برای حاجت رواییتون عزیزان دلم خودم یه حاجت خیلی سختی داشتم به لطف خدا امام حسین و شهید نوید صفری حاجت روا شدم اینطوریه ک زیارت عاشورا رو به مدت40روز میخونی تقدیم میکنی به روح پاک شهید نوید صفری ک امام حسین رو واسطه ی حاجتتون قرار بدن و ایشون قسم خوردن ک یا حاجتتون رو میدن یا توی اون دنیا هواتونو دارن🙂اگه امضامو خوندی حتما بهم بگو و برای سلامتی و خوشبختی منم دعا کن اسمم بگین کاترین 🙂❤