ماشینو از حیاط آوردم بیرون،همسایمون دم در بود،سلام واحوال پرسی کردم،داداشم اومد بیرون چون اونم میخواست باهام بیاد
گفت زهرا سوییچو بده من میشینم گفتم نه تو مثل قبل ماشینو میزنی درب وداغون میکنی
نشستم پشت فرمون وژست رانندههایی که پایه یک دارن گرفتم ودنده عقب اومدم وزدم به دیوار،اومدم جلو،زدم به دیوار حیاط خودمون
زن همسایه هم شاهدماجرابود