2777
2789
عنوان

باید خوشحال باشم یا ناراحت یا چی؟

813 بازدید | 55 پست

شوهرم خیلی با مادرش حتی تو پیام هاشون خوب حرف میزنه هم بهش میگه مادر جان ، فدای شما 🙃

 از یه طرفی هم مادرش خیلی با من رقابت میکنه خوبه ها ولی رقابت میکنه تا من یه چیزی داشته باشم اونم میخواد 


تو یه ساختمونیم  شوهرش هم فوت کرده 


مادر شوهرم یوقتا خوبه یه وقتا هم حسودی میکنه ، مثلا از وقتی بهش گفتم شبا قراره با شوهرم بریم بیرون راه بریم هر شب میاد خونمون که نتونیم بریم 🤣 حالا شما چطوری با اینجور مادر شوهرم رفتار میکنید؟


یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

کلا به مادرشوهرو تیرو طایفه ی شوهر هیچی از زندگیتون نگید جلوشون زبون بسته گوشا باز

جگرگوشه مو ۱۵هفتگی از دست دادم ولی معتقدم باوردارم خدایی که توی قرآن خودش گفته من قادرم مرده هارو زنده کنم پس قطعا میتونه پسرمنم بهم برگردونه🙂یه روزی چرخ این دنیا برای ماهم میچرخه کلیک میکنه روی ما ومیگه اینبارنوبت خوشبختی شماهاست!😊بارالها!غلام درخونه تم چرااینهمه منو عذاب میدی؟یه بارمنومیکشتی بهتربود!خدایا منوببخش! غلط کردم فقط منو ببخش وپسرم رو بهم برگردون!😭تیکربارداریم نیست برای اینه که اِنءشااَلله خُردادماهِ اِمسال حامِله باشَم وبِمونه بَرام ودیگه هیچ مشکلی ازهیچ جهتی پیش نیاد برای خانواده مون !❤به امیدروزی که خنده هام بشن مرحم غمای دلم!مرحم زخمای 16ماه قبلم!به امیدروزی که این متن بشه برام یه باورواقعی که «تاخداهست ریشه هیچ ارزویی خشک نمیشه»💓

مادرشوهر رو هم میبرم بیرون سه تایی راه میریم.

😂😂😂😂👌👌

میشه برا تو دلیم یه صلوات بفرستی که سالم بیاد تو بغلم❤️امیدوارم این حس نصیب همه منتظرا بشه و شمایی که این متن رو میخونی به خواستت برسی

امشب که اومد لباس بپوش بگو ببخشید مادر جان ما داریم میریم پیاده روی شما برا خودت چایی بذارتا ما برگردیم گفت میخوام بیام بگو هوا سرده شما تو‌سنی یه وقت مریض میشی (تیرخلاص)

من رفتم باشگاه ثبت نام کردم مادرشوهرمم رفت 

باشوهرم رفتیم لباس باشگاه گرفتیم فردای همونروز مادرشوهرم زنگ زده بود به شوهرم که من کیف و کفش باشگاه ندارم رفته بودن باهم خرید

یه بیداری دقیقا عین یه کابوس،مثل گشتن تو تاریکی و بی فانوس،میچرخم تو حباب انتظار تو،مثل ماهی و تنگ و وهم اقیانوس....زندگیم سوخت ...جسد آرزوهام مونده روی دستم...خوشبحالت زندگی کردی💔ولی من نه نتونستم😔

شوهرش بده   

طفلکی تنهاست مجبوره به شما پیله کنه که احساس تنهایی نکنه چون میگی اخلاق های خوبم داره

بفرستیدش استخر و زیارت و سفر و تور و اینا که چند تا دوست واسه خودش پیدا کنه

وطن ای مادر غمدیده ام.......

شوهرش بده     طفلکی تنهاست مجبوره به شما پیله کنه که احساس تنهایی نکنه چون میگی اخلاق ها ...

استاره میره ولی شعارش اینه که من از تنهاییم لذت میبرم با کسی نباشم راحت ترم 🙃

من رفتم باشگاه ثبت نام کردم مادرشوهرمم رفت  باشوهرم رفتیم لباس باشگاه گرفتیم فردای همونروز ماد ...

بعضی موقع ادمها با دیدن کارهای دیگر تازه به فکر می افتن که چرا من تا حالا انجام ندادم. این حسادت نیست به نظرم .

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز