خواب دیدم اربعین پای پیاده میریم کربلا بعد دمپایی خواهر شوهرم عوض شده بود یک دمپایی سفید پاش کرده بود که چون دمپایی راحت بود شوهرم ازش گرفت موشید دمپایی خودش رو پیدا کرد پوشید داخل راه سبد های میوه بود که کسی کنارش نبود برای زائر ها گذاشته بودند منم کمی خوردم بعد یک شتر بزرگ کشته بودند برای قربانی کردن که روش پلاستیک داده بودند سرش جدا بود این خواب شب اول ماه شعبان دیدم