واای دیگه کلافه شدم شوهرم سر یه موضوع مسخره ناراحت شده
نامزدم تهران کار میکنه من شهرستانم دیروز داشت میومد مرخصی زنگ زد گفت پاشو برو خونه ما من دارم میام (درحالی که بابای منو اونروز میخواستن از بیمارستان مرخص کنن) هواهم خیلی سرد بود برف میبارید منم ماشین نداشتم بهش گفتم داره برف میاد پیاده نمیشه رفت اومدنی بیا دنبالم از اینجا بریم خونتون بعد ناهار بیایم خونه ما بابام داره میاد
بعد شوهرم ناراحت شده ک چرا من گفتم نرفتی خونه ما
میگم بابا خب چ کاری بود من تو اون کولاک پیاده برم بعد دوباره برگردیم خونه ما
واااای حالیش نمیشه میگه تو واسه حرفم ارزش قائل نشدی
چیکار کنمممممم