من اصلا اینجوری نبودم وقتی میام نی نی سایت تاپیک های خانم هایی رو میخونم که شوهرشون دوستشون نداره یا تو مشکل هستن خوشحال میشم احساس رضایت میکنم که فقط من بدبخت نیستم اینقدر که دورو برم زندگی های آروم و عاشقونه دیدم اما در حسرتم یه بار شوهرم منو به اسم صدا کنه پلید شدم میترسم چند سال دیگه اینقدر بد بشم زندگی اطرافیانمو خراب کنم به خدا خجالت میکشم از گفتن این حرف ها عذاب وجدان ولم نمیکنه احساس آدم که دست خودش نیست
اوایل که خواننده خاموش بودم فقط همین تایپیک هارو نگاه میکردم فقط،برای اینکه قلبم اروم بشه منم همسرم اصلا اسمم صدا نمیزنه
یه روزی یه جایی بالاخره از این زندگی خودمو برمیدارم و میبرم ! درست از امروز دهم تیرماه ۱۴۰۰ با خودم قرار گذاشتم این زندگی تا ۸ سالگی دخترم به این شکل تحمل کنم اگز درست شد که خداروشکر اما اگر شوهرم تغییر نکرد میرم جوری که انگار هیچ وقت نبودم ! یعنی ۶ سال دیگه فرصت میدم به خودم و دخترم که بعدها ازم نپرسه چرا رفتی ؟ میخوام بزرگتر بشه و پدرش بشناسه و بفهمه چرا ادامه ندادم ! تو این ۶ سال زمان دارم برای آیندمون تلاش کنم دعام کنید بتونم تا سال آینده یه ماشین بخرم ( پراید مدل پایینم قبوله 😅) اینجوری کمتر اذیت میشیم . انتخابمو کردم من فقط میخوام بهترین مادر دنیا باشم برای ارغوانم ان شاالله یه روزی با دیدن خوشبختی و موفقیتش تموم خستگی این سالها از تنم دربیاد و حاصل تموم صبوریهامو ببینم 😊 خیلی وقت بود بی هدف فقط روزهارو میگذروندم اما الان هدف دارم 😊