بنظرتون به شوهرم چی بگم که هی نگه مادرم خسته میشه

مادرشوهر از دی ماه شیرینی میپزه برای فروش عید اصلا درد نداره من که نمیرم برم هم کمک میدم کلا ادم نشستن نیستم ولی اگر ماهی یک بار ما رو بگه انقدر خودش رو به هم میکشه که اصلا دوست ندارم اونجا غذا بخورم 

مگه وقتی میرن خونه مادرزن داماد بلند میشه کمک میکنه؟؟؟؟ و درضمن شوهر ایشون چلاق تشریف دارن؟ بلند بشه به مادر خودش کمک کنه! مخاطبم دوستانی هستن که میگن خب پاشو کمک کن

خب نمیخاد پاشه کمک کنه! بیایید برنید بکشیدش!

دقیقا من قبلا ک میرفتم خونشون خودم غذا میپختم ولی الان ک میبینم وقتی دختراش میان مهمونن منم میشم مهمون  میرم یه تعارف ریز میزنم میام بیرون

راحت باش عزیزم راحت باش زندکی خودته به من چه هرجور دوست داری مشکلاتت برای خودت بزرگ‌کن 

منم هفته ای یه بار شام میرم خونه مادرشوهرم.شایدم سالی یه بار خونمون دعوتش کنم .چون اصولا برای اومدن به خونه ی ما ناز داره. میرم اونجا در حد ظرف شستن کار میکنم.بچه هامم سفره پهن میکنن جمع میکنن.اصلا توغذاش دخالت نمیکنم.چون غذا به سبک خاصیه سلیقه ی خودشه

برو خدا رو شکر کن مادر شوهر من همون جا میشینه تامهموناش بپزن ‌‌وبشورن و چایی بزارن جلوش هیچ کمکی هم نمیکنه انگار رئیس همه است تازه دستور هم میده اینا بیار اونا ببر 

منم میدونم درد داره ولی کسی که مریضه کار اضافی نمیکنه من به خدا عروس اویزون نیستم توی هفته راحت دو شب منزل ما می یان منم با سه تا بچه سختمه باید جمع و جود کنم پذیرایی کنم به خدا گاهی انقدر قشار رومه ولی میخندم تحویل میگیرم اصلا به روی خودم نمی یارم 

همینش ادمو زور میده واسه چی اینقدر چز میزنن خب مث ادم بگن عروس خودت انجام بده مثلا من خستم امروز 

یا باسیاست تر بگه اینجا خودتون صاحب خونه اید هر چی دوست داری واسه خودت و بچها درست کن 

یا هندونه بده زیر بغل طرف بگه دستپخت تو بهتره

خیلی بهتر از اینه ک خودشونه اینجوری خار کنن

من همونکارم نمیکنم

هم خونه کار کنم هم مهمونی هم کار بیرون هم کار خونه اونوقت وظیفه این شو مبول طلای مامان جونش چیه؟؟؟؟؟؟؟ دقیقا نقشش چیه؟؟؟؟ پاشه به مادرش یا زن برادرش یا هرکی کمک کنه اگه خیلی دلش میسوزه!

فقط شب نشینی برو به شوهرتم بگو مامان جون اذیت میشه شبتشینی بریم بهتره . منو چی میگی زن بابای شوهرم سالی ۳بار دعوت میکنه کاراشو همه عروسا میکنن اون فقط چادر به کمرش میبنده دور میزنه . وقتی هم که دعوت میکنه شوهرم نمیزاره دوهفته بگذره سریع میگه دعوتشون کنیم اخه مامان خودم همش مارو هرهفته میگه اما سالی دوبارم نمیاد خونمون .

خداروشکر نه خونه ش مهمونی میرم نه مهمونی میان همسایه ایم یادم نیست تواین هفت هشت سال یبارخونه ش دعوت باشیم

هیچوقت دیگران رو با هم مقایسه نکنید

سبک زندگی و شرایط هر خونواده ای متفاوته

مادر شما قطعا نوع رفتار و سبک زندگیش با مادرشوهرتون متفاوته

برای یک نفر شاید هر روز مهمونی دادن و آشپزی کردن کار راحتی باشه و برای یک نفر دیگه ماهی یک بارشم سخت باشه.

شاید مادرشوهرتون مشکل سلامتی داره و واقعا اذیت میشه

شما میتونید یا کمک کنید یا بعد از شام برین که نه ایشون اذیت بشن نه شما