سلام خانوما الان واقعا حال روحی روانی خوبی ندارم کسیو هم ندارم ک بتونه کمکم کنه 7سالع اذدواج کردم الان دوساله که شوهرم بیکاره تا یک سالو خورده ای اول بیمه بیکاری داشت ولی الان چند ماهی هست ک بیکاره دلیل بیکاریشم فشار نیاوردن من و مسله های دیگه اون موقعی که بیمه بیکاری میگرفت بازم من تو خرج خونه کمک میکردم الان چند ماهی میشه خودم خرج خونرو میدم اجاره و... از این طرفم خودش هی میگه برم سرکار خسته شدمو از اینجور حرفا و واقعا دنبال کار بود و هست فقط اینکه یکم هست دنبالش باز یکم نیست😑😑من واقعا دوسش دارم سعیدو و بخاطر این دوسش دارم ک مهربونه و بین منو خانوادش منو انتخاب کرده و دور اونا دور نمیخوره بگم ک چ خانواده زندگی بهم زنی داشته ولی بازم با سعید شوهرم مشکلب نداشتن و خیلیم دوسش داشتن اما بخاطر من خانوادشو ول کرد الان بگین من چیکار کنم خیلی تو فشارم ازهمه لحاظ تنهام تنهای همه چی رو دوشمه و میگه میرم سرکار نمیدونم چیکار کنم تا الانم ک حرفی نزدم بخاطر اینکه ک ناراحت نشه و بحثمون نشه چون واقعا حوصله بحثو ندارم هیچوقت تا الان تو این دوسال نپریدم بهش ک چرا کار نمیکنی چون دوسش دارم دلم نیومده و هم اینکه حوصله بحث دعوا ندارم دلمم نمیخاد ازم ناراحت بشه و فک کنه پشتش نیستم😭😭😭😭😭تروخدا بگین چیکار کنم