سلام ۷ساله ازدواج کردم
هربار شوهرم زمین خورد با کمک پدر مادرم و حمایتشون بلند شدیم و پیشرفت کردیم از وام برداشتن تا پول قرض دادن و خونه دادن و اینا پدرمادرم عشقن
ولی مادرشوهرم هیچوقت ی بار نگفته ک شما آدمای خوبی هستید یا پشتمون بگه آدم احساس کنه قدر میدونه و خوبی حالیشه تازه ی جور برخورد میکنه ک یعنی وظیفتونه و انگار ما از اول امضا دادیم ک تبن کارارو قراره بکنیم پررو
همیشه میگم کاش مادرشوهرم این نبود و سرراهم قرار نمیگرفتن نمیدونم شایدم ناشکری میکنم امیدوارم از این حال در بیام اصلا ازش خوشم نمیاد انصاف نداره