دوستان یه رمان بود درباره سارا و پناه بود اسم دختره فک کنم درست یادم نیست سارا اسم مستعارش سام بود سارا بادیگارد پناه بود و عاشق هم شدن ، مادر پناه فوت کرده بود چون پدرش کشته بودش و پناه از پدرش متنفر بود اسم رمان و یادم نمیاد کسی میدونه؟
وی تلنگر سیاه رو خوندی من تا نصفشو تونستم بقیشوجرات نداشتم دو ماه زندگیم با ترس و لرز گذشت نمیرفتم جلو اینه خودمو ببینم جرات نداشتم تنها برم دسشویی باید مامانم پشت در وایمیساد🤣🤣🤣🤣🤣🤣