2733
2739

من یه ساله جداشدم حین دادگاها هم خییییلی زیاد فشار کشیدم، دقیقا از همون زمان دچار ترس و وسواس فکری شدم، و میدونم شاید هشتاد درصد عامل مشکلات روحی من از فشار جنسیه، واقعا زده ب جسمم و هربار از یه جام صداش درمیاد، واقعا دیگه نمیدونم چیکار کنم... 

خدایی صادقانه بگید شما بودین چیکار میکردین؟ یا آیا کسی مثل من هست؟

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



2742

همون کاری رو که تو مجردی می کردم

کریستین بوبن نویسنده مورد علاقه من تو کتاب دیوانه وار می‌گه هنر اصلی هنر فاصله هاست. زیاد نزدیک به هم می سوزیم. زیاد دور از هم یخ می زنیم. باید جای درست را پیدا کنیم و همان جا بمانیم.برای من عجیبه ما معتقدیم به دوری و دوستی ولی اصرار به ازدواج داریم. بله فرار از تنهایی نیاز به حس امنیت و یک رابطه جنسی مستمر و سالم و در نهایت فرزند آوری هست ولی باید به این جنبه هم فکر کرد که چقدر دوست داشتن واقعی را با عادت کردن به ف*اک دادیم؟ حسابش را کردیم که چقدر استعداد خصوصا زنان به تبع ازدواج از بین رفته؟ حسابش رو کردیم که چقدر آدم مهاجرت تحصیل تو بهترین دانشگاه ها شغل در یک شرکت بین المللی و یا دنبال کردن هنر و کار مورد علاقه رو گذاشتن پای این حضور همیشگی کنار هم ؟ پس اگه زندگی شما از عشق ناب به عادت رسیده اگه ازدواج شما چیزی شبیه به توقف پروژه توسعه فردی بوده اگر برای رشد یک نفر باید جای پایش روی شانهء له شده دیگری باشد اگر فارغ از فشار خانواده و دید جامعه و قانون آدم ثروتمند و قدرتمندی بودید انتخاب شما در این لحظه دیگه همسر شما نیست باید بگم چیزی شبیه به مرگ تدریجی رو تجربه می کنید. برای دوباره عاشق شدن و عاشق موندن تلاش کنید به طول زندگی فکر نکنید مهم نیست چند روز و چند سال کنار هم هستید به عرضش فکر کنید به اینکه از لحظه لحظه ی زندگی کنار هم لذت بردید یا نه برای من خیلی عجیبه آدم ها از خیانت می ترسند اما از عادت نمی ترسند آدم مگر چند بار زندگی می کنه که بیست سی چهل سال رو با کسی بگذرونه که لاجرم باید با اون باشه دوستش نداشته باشه و مثل یک کارمند مثل یک هم‌خانه باهاش ادامه بده.
حتما از تراپیست کمک میگرفتم

یبار تابستون پیش یه مشاور خیییییلی سرشناس و مطرح و حتی مذهبی شهرمون مطرح کردم بی پدر بعد چند روز پیام نامربوط فرستاده بود دردم اگر یک بود کرد صد، ازون موقع رد دادم، چند روز طول کشید تا ب خونوادم بگم، بخدا دیگ رد دادم

2738
بخام صادقانه بگم  میرفتم تو رابطه

والا منم قبلا ب شددددت گارد میگرفتم و مقاومت میکردم، الان دیگ نمیدونم اصلا چی درسته چی غلط بقرآن کارذمن عین خود کشی میمونه، من بعد همون قضیه ک تو تابستون بعد مشاوره پیش اومد، انقد شوکه شدم، تیروییدم رف نزدیک مرز کم کار اما هنوز رد نشده بود از مرز، دیروز رفتم دکتری ک خییییلی تعریف میکنن دوماهم تو نوبت بودم، بعد گف خانوم شما99درصد مشکلتون از اعصابه ی درصد این، دارو هم نیاز نیس برا تیرویید، گف ریزش موهاتم از اعصابه نه این، و منم میدونم اعصابم از اینه

یبار تابستون پیش یه مشاور خیییییلی سرشناس و مطرح و حتی مذهبی شهرمون مطرح کردم بی پدر بعد چند روز پیا ...

اتفاقا مذهبی دیدی فقط فرار کن

بگرد دنبال خوبش. اگه تهرانی بگو من معرفی کنم

رشتم روانشناسیه

یک تعلیقی با سابقه😄🤟 کاربری شونصدهزارم😐 میشه برای سلامتی روحی و جسمیم صلوات بفرستی؟🥺💜
کنترل میکردم تا شرایط روحیم خوب بشه و دوباره ازدواج کنم

والا منم دارم کنترل میکنم اما بخدا هرروز میزنه یه جام صدا میده، یبار معدم یبار تیروویید، یبار یه جای دیگ، وزن کم شدن و، کنترل میشه اما دیگ جونمم میره

والا منم قبلا ب شددددت گارد میگرفتم و مقاومت میکردم، الان دیگ نمیدونم اصلا چی درسته چی غلط بقرآن کار ...

برو تو رابطه حالا یا صیغه شو ک گناه نکنی یا همینجوری

ولی با مجرد برو 

 میدونی چرا تابوت جوونا سنگینه؟! چون با ارزوهاشون دفن میشن💔    کاربری یازدهم🤐            
والا منم دارم کنترل میکنم اما بخدا هرروز میزنه یه جام صدا میده، یبار معدم یبار تیروویید، یبار یه جای ...

عزیزم همش که به خاطر فشار جنسی نیست 

مسائل دیگرو بررسی کنید چکاپ برید

کاربری سال1399:)
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز