بچه ها مدیر ساختمون قبلن هم کثیف میکرد جلو درمو اما من دیشب تا صبح بیدار بودم دم صبح خوابیدم بعد یهو با صدای شرت آب بیدار شدم رفتم پست در چشمی دیدم نوه مدیر ساختمون دوید رفت بالا یذره ایستادم دوباره دیدمم یواشکی دوباره امد یه کاسه کوچک آب ریخت یهو درو باز کردم بچه جلو در بود دیدم نلبکی هست بعد یه کاغذ کوچک توش بود دوید بالا رفت ینی چی بود؟؟؟؟؟؟دیدم خون آبه هس انکار
کاغذ توش بود؟
دعا معایی چیزی نباشه 😐
گوششو میگرفتی میبردی بالا جلو ننه باباش میگفتی چکار کرده زنگ بزن به پلیس شکایت کنید یعنی چی هیچی نگفتید پرو شدن
آب بریز تمیز کن بعد ی دعا نویسه میگفت چهار طرف قرآنو کمی آب بزن و بریز اونجا ،اگ دعا بود باطل میش
واییی دعا نباشه یه وقت
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
46 ثانیه پیش
47 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
