سلام من شوهرم خیلی بچه ننست یعنی همیشه حرف باید حرف مادرش باشه با مادرش تو یه ساختمون زندگی میکنیم از ترس مامانش یه جفت جوراب برامن نمیگیره کلا همیشه حرف .حرف مادرشه چیکارش کنم یکمم بیاد سمت من
هیچی یا باید از اونجا برید که شوهرت نمیره یا باید مادرشوهرت از این دنیا خدافظی کنه
از اون خونه برید
نمیشه تحریمش کنی؟؟؟دیگه بعضی وقتا آخرینو تنهاترین سلاح خانوما همینه شاید اینجوری اومد سمتت
من خودمو میگم کاش هیچوقت ازدواج نمیکردم
اینا درست بشو نیستن
خانواده ی شوهرم آدمای بد بینی هستن از منم چندتا چیز شنیدن پشت سرشون گفتم
بهانه افتاده دسشون ولم نمیکنن
دیگه حرفا و کارا خودشون حساب نیست
باید از اون ساختمون بیرون بیاید
فقط سیاست
بخدا منم دیگه خسته شدم همیشه تو زندگیمون دخالت میکنه
باید این فرهنگ و جا بندازیم بِ هیچ وجه با خانواده همسر یک جا زندگی نکنیم
هیچ مشکلی هم نباشه کارهات کلا زیرِ نظرِ
من خودم بودم خوب و خوش سال ها بعد میدیدم یِ سری مسائلی کِ خیلی خصوصی بود از دهنِ فک و فامیل بیرون میاد
مثلا همسرم میگفت خونمون سردِ جاریم کِ مثلا در سال دوبار اومده خونم میگفت آخه چون آشپزی نمیشه
چون من اوایل بلد نبودم همسرم از بیرون میگرفت و این موضوع هیچ جا بیان هم نشده بود
بعدها فهمیدم از بالا چک میشدم کلا
فرناز جون چطور سیاستی چیکار کنم میشه توضیح بدی
نجوا جان بعدش چیشد خونه تون رو عوض کردیم یا نه هنوز با جاریت یه جا این؟
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
