همین الان رفتن!۸ونیم دقیق رسیده بودن!روزی ک ۶سال انتظارشو کشیدم
خیلی خوشحال بودما خیلی نمیدونم شاید علت ناراحتیم خیلییییییی بی دلیله
ولی وقتی از شغلاشونمیگفتن از موقعیت های خانوادکیشون از رفت و امد هاشون از اولویت هاشون نیگفتن قلبم هزار تیکه میشد بخاطر خانواده چرتی ک خداوبهم داد....ما مشت دزد مواد فروش معتاد
اونل ی مشت مهندس و معلم و تحصیل کرده
همش با تحقیر تیکه میپروندن:)ولی نامزدم همش نیگفت تحمل کن اینارو دیه هیچوقت نمیشنوی تحملکن بزا انضا بخوره پا عقدنامه و تموم....!ولی اونا راس میگن:)حق با اوناس:)ما خیلی سطح فرهنگ و شرایطمون ازشون پایین تره:)پدر من با تحقیررررر میگفت ببرینش:)ما چیزی نمیخواییم شرطی نداریم!ینی فقه ول بدیم بره دخترو:)؟گاوه شیر دهه ک از کاز افتاد ولش کنیم بره؛)هوف نمیدونم دیگه چیزی نمیدونم!؛)حتی بابام بم ی تبریک نگفت:)فقط چراغارو خاموش کرد و شب بخیر🙃💔هعی