نزدیک به۵ساله عروسی کردم با مادرشوهرم توی یه ساختمونیم که حیاطامون مشترکه و اینکه شوهرش فوت شده شوهرم تک فرزنده. مادرشوهرم خیلی میاد اینطرف ینی روزی سه چهار بار در روز بدون در زدن یهو وارد میشه(مثلا شبا از سرشب میاد تا وقت خواب بعد میره دوباره صبح زود تا بیدارمیشیم میادش).وقتی مهمون دارم چفتو بس میاد میشینه دیگه نمیره.
کلی اطرافیان باهاش صحبت کردن که کاراش اشتباهه، بارها شوهرم باهاش صحبت کرده اما نمیدونم چرا فقط چند روز رعایت میکنه ،تا امشب شوهرم گفت یکبار که باهم تنها بودین داشتین میگفتینو میخندیدین خودت سرحرف رو باز کن خیلی محترمانه و با دلیل و منطق تمام خواسته هات و حرفایی که این چندسال تو دلت بوده رو بهش بگو شاید خودشو تغییر داد...
استرس گرفتم نمیدونم چطور بحث رو باز کنم و چیا بگم که تاثیرگذار باشه، لطفا راهنماییم کنید