2777
2789
عنوان

هدیه مادر شوهرم برا تولد بچم 😑😑

516 بازدید | 22 پست

مادر شوهرم گفته واسه تولد بچم ی کیک تولد سیصد چهارصدی میخره به جای هدیه ! خب اونو که بقیه میخورن که .🫤🫤 تازه بچه خودش بابا داره بهترشو میخواد بگیره . میگه تو نگیر من میگیرم . راستش یکم ناراحت شدم آخه خب این دیگه چه صیغه اییه؟🫤😑 . نمی‌دونم شایدم اشتباه میکنم که ناراحت شدم . من همیشه احترام میزارم بهشون ولی منو دست پایین میگیرن و اونیکی جاریم که هرکار می‌کنه احترامم نمیزاره بهشونو میپرستن . حق دارم ناراحت بشم یا ن ؟ تازه قبلاً هم که از سفر اومده بود برا همه نووه هاش دو سه ملیون هدیه آورده بود به جز بچه من . بعد که سر ماه شد ی دست لباس هدیه آورد گفت از تو حراجی خریدم سه سایزم بزرگ تر بود 😑😶😶😶 اولین بارم نیست اینجوری میشه . من اخلاقم اینه که حسود نیستم میگم براشون آورده بیشتر بیاره اونام بچه ان خوشحال میشن ولی خب چرا برا بچه من فرق میزارن؟ البته الان تصمیم گرفتم بهش فکر نکنم . برامم مهم نباشه . ولی خب بازم ته دلم دارن از چشمم میفتن

خدایا به هرکس اون چیزی رو ببخش که براش مثل یه معجزه می مونه ..🤍

از نظر من هم کیک جز خوراکی های پذیراییه و از طرفی باید باب سلیقه‌ی بچه باشه ، تعداد مهمان ها هم ک دست شماست ، در نتیجه هزینه‌ش با شماست ک میزبانید.

همون مبلغو تو پاکت بده یا ی چیزی ب همون مبلغ بخره اگ نمیخواد بیشتر هزینه کنه بهتره.

 آزادی بیان و آزادی قلم می تواند توسط یک قدرت بزرگتر از ما گرفته شود، اما آزادی اندیشه هرگز !📚🌱❤️‍🩹.                                                                                                                                                                                                                                                                                         دزدی مرتبا به دهكده ای ميزد، ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺭﺩﭘﺎﯼ ﺑﻪ ﺟﺎ ﻣﺎﻧﺪﻩ، ﺷﺒﻴﻪ ﭼﮑﻤﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﺪﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩ ﯾﮑﯽ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺩﺯﺩ، ﭼﮑﻤﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﺪﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺩﺯﺩﯾﺪﻩ، ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ: ﭼﮑﻤﻪ ﻫﺎﺵ ﺷﺒﯿﻪ ﭼﮑﻤﻪ ﮐﺪﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩﻩ. ﻫﺮﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﻃﺮﯾﻘﯽ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ ﺭﺍ ﺗﻮﺟﯿﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩ. ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺍﯼ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩ: ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ؛ ﺩﺯﺩ، ﺧﻮﺩ ﮐﺪﺧﺪﺍﺳﺖ، ﻣﺮﺩﻡ ﭘﻮﺯﺧﻨﺪﯼ ﺯﺩﻥ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﮐﺪﺧﺪﺍ ﺑﻪﺩﻝ ﻧﮕﯿﺮ، ﻣﺠﻨﻮﻥ ﺍﺳﺖ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺍﺳﺖ، ﻭﻟﯽ ﻓﻘﻂ ﮐﺪﺧﺪﺍ ﻓﻬﻤﯿﺪ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻋﺎﻗﻞ ﺁﺑﺎﺩﯼ ﺍﻭﺳﺖ.ﺍﺯ ﻓﺮﺩﺍﯼ ﺁﻥ ﺭﻭﺯﮐﺴﯽ ﺁﻥ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﺭﺍ ﻧﺪﯾﺪ ﻭقتی ﺍﺣﻮﺍﻟﺶ ﺭﺍ ﺟﻮﯾﺎ می ﺷﺪﻧﺪ ﮐﺪﺧﺪﺍ ﻣﯿﮕﻔﺖ:ﺩﺯﺩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮐﺸﺘﻪ ﺍﺳﺖ، ﮐﺪﺧﺪﺍ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ ﻭﻟﯽ ﺩﺭﮎ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ، ﻓﺮﺳﻨﮕﻬﺎ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺩﺍﺷﺖ، ﺷﺎﯾﺪ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺳﺮ ﻧﻮﺷﺖ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﻣﯿﺘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ. ﭼﻮﻥ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺁﺑﺎﺩﯼ، ﺩﺍﻧﺴﺘﻦ ﺑﻬﺎﻳﺶ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﻭﻟﯽ ﻧﺎﺩﺍﻧﯽ، ﺍﻧﻌﺎﻡ ﺩﺍﺷﺖ....

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من با کیک خریدنش اصلا مشکلی ندارم چه اشکالی داره بذار بخره

ولی اینکه برای نوه های دیگه اش هدیه گرونتر میخره واقعا ناراحت کننده هست ،منم بودم خیلی ناراحت می شدم

طعنه بر خواری من ای گل بی خار مزن/ من به پای تو نشستم که چنین خوار شدم 

بگو هدیه نیمخام کیک هم سفارش دادم

هر وقت خواستید حرفی بزنید که حس کردید امکان داره باعث بشه دل یکی بشکنه ،یاد اون شعر مولانا بیوفتید ک میگه"دل مرنجان که ز هر دل به خدا راهی است" ♡

حالا من تو تمام تولدا بچه ی خواهر شوهرم سنگ تموم گذاشتم از نظر کادو....

واسه تولد پسر من یه بیلر اورده دستش درد نکنه ولی چرا دخترونه آوردی زن حسابی🤐💔یه پاپیون گنده جلوش داره یه خرسم از جیبش زده بیرون

✨اونایی که میگن انسان یکبار متولد میشه کسایین که معجزه ها رو باور ندارن✨تو معجزه ی من شدی✨y✨چه خوب شد که اومدی💞 عُمرَم رو عُمرِت بچه جون🤍✨

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

تاپیک آزاد

kompe | 38 ثانیه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز